سوال
نمی دانم آیا هیچوقت شده که بنشینید و زندگیتان را دوباره بنویسید؟مثلا رنگ چشمهایتان را عوض کنید یا تاریخ تولدتان را؟ از مادرتتان موجود تازه ای بسازید و پدرتان را خودتان انتخاب کنید؟ قواره خانه کودکیتان را بزرگ کنید و اتاق خوابتان را کوچک؟ بازهایی را که بلد نبودید از بر شوید و خلاصه نام دیگری بر آدم دیگری که خودتان هستید بگذارید.
نمی دانم چه وقت دچار این احساس شده اید اما لابد وقتی نبوده است که جلوی آیینه ایستاده اید و به خودتان می گویید : "عجب خانم زیبایی". یا وقتی پدر و مادرتان را می بینید و در دل می گویید : "شما واقعا بی نظیرید" یا وقتی در آغوشی جهان را به فراموشی سپرده اید.
وقتی اینطور می شوید چه اتفاقی می افتد؟
با یک قرص آرامبخش قضیه را حل و فصل می کنید؟
کتابی در باره خودتان می نویسید؟
در اولین همخوابه گی مادر کودکی می شوید؟
یا شاید هم به تیمارستان مراجعه کنید...